محل تبلیغات شما
امیدوارم واقعا همگی جنبه چنین مطلبی رو داشته باشین و وبلاگو برای این مطلب ریپورت نکنید! چیزی که مینویسم واقعا اتفاق افتاده و در جامعه ما وجود داره. شاید خیلی ها دگرباش ها رو افراد غیر طبیعی و سزاوار مجازات بدونن که عقیده کاملا مزخرف و بیرحمانه ایه و نشون از تربیت ناقص و دید بسته و ذهن ناخلاق اکثریت قریب به اتفاق جامعه میده.البته با عرض معذرت ولی این حقیقته که همه ما فکر میکنیم کسی که دید و گرایش متفاوتی داره و مثل ما فکر نمیکنه مریض روانی و مرتد ملعون و جانی کثافت سزاوار اعدامه! اما آیا تا حالا به این فکر کردیم که شاید ایراد از خودمون باشه که دید و ذهنمون رو اونقدری بسته نگه داشتیم که چنین چیزهایی در اطرافمون برامون به قدری تازگی داشته باشن که به عنوان یه خطر حسش کنیم؟در حالیکه اصلا خطرناک نیستن و کاملا طبیعی اند. 

دگرباش بودن هم یک نوع گرایش طبیعیه. و دقیقا مثل علاقه دو جنس مخالف به همدیگه؛ نه بیماریه و نه مشکل. اگه باورش براتون غیر ممکنه؛ به این فکر کنید که اگه جای شرایطت و آمار و پیشینه استریت بودن و گی بودن بر عکس میشد(یعنی اگه جای گرایش دو جنس مخالف به هم و علاقه دو همجنس بهم عوض میشد و همجنسگرایی به جای اون رایج بود) این الان شما بودید که مثل الآن همجنسگراها باهاتون برخورد میشد. که خیلی هم حس ناخوشایندیه. اینم که چرا اکثر ما با دگرباش ها مثل مریض رفتار میکنیم و تا میتونیم بهشون توهین میکنیم و حتی تو قانون اساسیمون هم براشون "مجازات"اعدام رو در نظر گرفتیم؛ برمیگرده به همون بحث بسته بودن ذهن که اونقدری به حریم خصوصی دیگران احترام نمیزاریم که برای یه چیز طبیعی مجازات در نظر نگیریم و قبول کنیم یه انسان مختاره که مسیر زندگیشو خودش تعیین کنه و به هرچیز که مایله،علاقه نشون بده به شرطی که به ما آزاری نرسونه. 

الان شاید خیلیا به دگرباش ها بگن بچه باز و م و قضیه بچه ربایی ها و کودک آزاری های اخیرو به این افراد ربط بدن و به هرحال چون کنتور نمیندازه؛تا دلشون میخواد فحش بدن! اما به هرحال جا داره که بگم اون افراد هم که همگی اعدام شدن؛اعمال وحشیانه شون از تربیت غلط نشئت گرفته بود. حالا شاید بگید خوب این ایراد خانوادشه! ولی نه! این تقصیر تک تک ما هم هست. تربیت چیزیه که شروعش از کانون خانواده است. حالا اینکه شرایط هر خانواده چجوری باشه و چه طرز فکری داشته باشن و معیارهاشون در مورد مسائل مختلف چی باشه؛ تاثیر خیلی زیادی روی تربیت یک فرد داره. اما فضای جامعه هم بی تاثیر نیست. چون اجتماعی بودن و حضور در جامعه از خصیصه های یک انسانه و یک جور هایی قسمت اعظم شخصیت یک انسانو جامعه بار میاره. 

شما فکر کنید که یک نفر بخاطر عقایدی که در نظر دیگران عجیب اومده از طرف یه عده در جامعه طرد شده. به یه عده دیگه رو میاره و اونها هم طردش میکنن و دوباره و دوباره این اتفاق می افته و اون یک نفر میفهمه که در واقع جایی برای اون و افکارش بین این مردم نیست و عقایدش رو پنهان میکنه و در عین متفاوت بودن تظاهر به همرنگ جماعت بودن میکنه. اینکه یک نفر اونقدری آزادی نداره که در بستر جامعه "خودش" باشه و تظاهر به یه آدم دیگه بودن بکنه،خودش در درون اون فرد تبدیل میشه به عقده. و قطع به یقین اون فرد هم در اولین فرصت شروع به عقده گشایی میکنه.

چندتا مثال بزنیم؛مثلا کسی که تمام دوران کودکی و نوجوانیش رو از طرف پدر و مادر و خانواده تحقیر شده و کتک خورده و مدام تو سری خورده؛ همین رفتارو با بچه خودش هم خواهد داشت. با این دلیل که:من دوران سختی رو گذروندم؛چرا اون نباید بفهمه من چی کشیدم؟؟

و اون بچه هم مثل خودش عقده ای میشه و در اولین فرصت روی یکنفر عقده گشایی میکنه و اون یکنفر هم روی یکی دیگه و به همین ترتیب.و این چرخه عقده و زامبی سازی و خشونت دست به دست در این اجتماع میچرخه و میشه وضعیتی که الان هست. و هرکسی به نحوی عقده گشاییش میکنه. یکی با به بچه دوساله،یکی با آدم کشتن؛یکی با کتک زدن و دعوا کردن؛یکی با خودکشی،یکی با فرار از خونه یا پناه بردن به مواد و.

دقت کنید؛ همش از یه رفتار اشتباه شروع میشه و به این فجایع ختم میشه.

پس نگید ما در به وجود اومدن اوضاع کنونی دخالتی نداریم و همش تقصیر اون بالاییاس و الکی شونه خالی نکنید. فشار زیادی روی همه ما هست که در به وجود اومدنشون دخیل نیستیم؛ولی اینکه چطوری باهمدیگه رفتار کنیم که دیگه دست خودمونه! 

به یاد دوستای خوبم که دیگه کنارم نیستن

بینی و بین الله خستم!

حتما تا آخر بخوانید!!

هم ,اون ,یک ,رو ,یه ,جامعه ,به این ,و به ,که در ,یک نفر ,و اون ,عقده گشایی میکنه

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها